مگر چه می خواهم از وطن؟
جز لقمهای نان و خیالی آسوده.
چه میخواهم؟
جز تکهای آفتاب و
بارانی که آهسته ببارد،
جز پنجرهای که
رو به عشق و آزادی گشوده شود،
مگر چه خواستم از وطن
که از من دریغش کردند.
آه ای میهن مغموم
وطن از پا افتاده
بدرود
بدرود.
| شيرکو بیکس |
درباره این سایت