مردم دور اسیر عراقي را گرفته بودند. سرباز عراقي مرتب می گفت: ماء . ماء».
نمی دانستیم منظورش چیست؛ تا اینکه به دبه آبی که کنارمان بود اشاره کرد. فهمیدم منظورش آب است. یکی از زن ها با ترس به من گفت: گناه دارد، به او آب بده».
به سمت اسیر رفتم. از من می ترسید! وقتی از کنارش رد شدم، خودش را به عقب کشید. رفتم سر دبه آب را برداشتم. دبه را کج کردم و سر دبه آب را پر کردم و به اسیر دادم.
متبع: فرنگیس، ص 113
پس از مشخص شدن مصدومیت مادیبو مایگا مهاجم مالیایی مدنظر قرمزها این باشگاه حالا به دنبال مهاجم خارجی دیگری میگردد.
گفته میشود باشگاه پرسپولیس طی 24 ساعت آینده مهاجم مدنطر و جدید خود را معرفی خواهد کرد و همچنین علا عباس مهاجم 22 ساله و ملی پوش تیم ملی عراق و باشگاه اورا گزینه جدی و جدید سرخپوشان است.
این مهاجم جوان در فصل قبل که با اورا در لیگ قهرمانان حضور داشت و همگروه ذوب آهن نیز بود موفق شده در 18 بازی خود برای این تیم عراقي 11 گل به
با این دو اتفاق اخیر که رخ داد
یکی پاسخ رهبری به جناب الفبای ژاپنی(جناب شنزو آبه نخست وزیر کشور ژاپن)
دوم هدف قرار دادن هواپیمای بدن سرنشین زردک 191 سانتی(جناب ترامپ رئیس جمهور امریکا)
حالا من افتخار میکنم که یک تبعه ايرانم, شیعه ای با این رهبر
به نقل از سایت عراقي الکوره، باشگاه استقلال علاقهمند به جذب موید العجان مدافع 26 ساله تیم ملی سوریه و باشگاه نیروی هوایی عراق میباشد.
این سایت عراقي در خبری نوشت: موید العجان در سال 2017 در تیم امالک بازی میکرده است و در همان فصل در ناحیه رباط صلیبی مصدوم گردید و بعد از گذراندن دوران مصدومیت خود ابتدا به الجزیره اردن و سپس نیروی هوایی عراق پیوست و حالا مورد توجه باشگاه استقلال ایران و دو باشگاه دیگر مصری قرار گرفته است.
وقتی هادی فضلی گزارش درگیری از نزدیک را میداد گفت که نیروهای مقابلشان آرم سازمان منافقین را روی ماشینهایشان داشتند و به زبان فارسی همدیگر را صدا میکردند.
تلختر از خبر آمدن دشمن از مرز تا عمق ۱۵۰ کیلومتری خاک ایران، خبر رویارویی با دختران و پسرانی بود که فارسی حرف میزدند.
این تلخی با شیرینی حضور مجاهدین عراقي از ذائقهام رفت و به فضلی گفتم: هادی میبینی تقدیر الهی را که ایرانیها در جبهه صدام میجنگند و عراقيها در جبهه م
چند پیشنهاد برای عزیزانی که سعادت دارند و طلبیده شدند و پیاده روی اربعین تشریف می برند داریم.
برای دریافت تصاویر روی آنها کلیک کنید
عکس های بیشتر و توصیه ها در ادامه مطلب.
اول اینکه یکی از تصاویر این پست رو پرینت رنگی بگیرید(روی کاغذ گلاسه بگرید خیلی قشنگ تره) و داخل کاور پلاستیکی گذاشته به کوله پشتی خودتون وصل کنید ، اگر چند تا پرینت بگیرید و به سایرین هدیه کنید تا اونا هم وصل کنن که دیگه نور علی نوره.
دوم اینکه چندتا هدیه کوچک و کودکانه تهی
غروب پاییز سال 1391 بود. جلوی خانه نشسته بودم. همیشه توی مهر ماه دلم می گرفت. یاد روزهای سخت جنگ می افتادم اما یادم افتاد که رهبرمان به کرمانشاه آمده. خوشحال شدم. تلویزیون را روشن کردم و رو به روی تلویزیون نشستم. با خوشحالی به تلویزیون خیره شدم. رهبرم توی ماشینی سفید نشسته بود و مردم دور تا دورش حلقه زدنده بودند. ماشین نمی توانست از میان جمعیت عبور کند. مردم مثل پروانه بال بال می زدند. به سهیلا گفتم: روله، بیا فیلم ورود رهبر را به کرمانشاه نشا
مسابقه دارت در ایام الله دهه فجر در کتابخانه عمومی شهید عراقي از طرف واحد مقاومت بسیج مدرسه فارابی و با همکاری ستاد امر به معروف و نهی از منکر شهرستان کنگاور و اداره کتابخانه های عمومی شهرستان برگزار و با حضور جمعی از بسیجیان اغاز شد و به نفرات برتر جوایز اهدا شد .
بازاریابی کالا در عراق
بازاریابی کالا در عراق –قوانین بازاریابی کالا در عراق – چگونه در عراق بازاریابی کنیم؟ آیا میتوانیم به راحتی در عراق بازاریابی کنیم؟ بازرگانی معتبر در خصوص بازاریابی کالا در عراق را از کجا پیدا کنیم؟ کدام شهرهای عراق مناسب بازاریابی است ؟ قوانین کشور عراق و رابطه آن با ایران در امر کالا چگونه است؟
سوالاتی از این قبیل در ذهن متقاضیان بازاریابی کالا در عراق بوجود آمده است که در این مقاله به بحث بازاریابی کالا در عراق
چند قرن است که خرما به نخیل است و هنوزدست های طلب از چیدن آن کوتاه اندخاطره
خرمای مخلوط با ارده از پذیرایی های خاص خادمان کربلایی در مسیر پیادهروی اربعین است.
از دور ازدحام جمعیت را دیدم به بهانه رفع خستگی نزدیک تر رفتم، وقتی رسیدم سینی بزرگ خرمایی را دیدم که چند جوان عراقي ایستاده و با التماس میگفتند "هلا بیکم یا زواری."
نزدیکتر که شدم دیدم مرد جوانی به احترام زایران حسینی زانو زده و آن ظرف بزرگ خرما را روی سر گرفته است، این نوع پذیرای
تا همیشه آشنا : زندگی حضرت روح ا… به روایت تصویرهایی کوتاه و منقطع
تا همیشه آشنا : محمود محمدی نسب، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)
معرفی:
این مجموعه تصویرهایی است از زندگی مردی خواستنی تر از باران، تصویرهایی کوتاه و منقطع مثل خود باران، همیشه آشنا.
بریده کتاب(۱):
دوسه نفر از ایران آمده بودند آقا را ببینند یکی شان آشنا بود وقتی آمدند تو حاج مهدی دست امام را بوسید وگریه کرد حبس طولانی وشکنجه موهای سر وصورتش را سفید کرده بود. آقا نشناختش.گف
داشتم یه فیلم از دوران دفاع مقدس میدیدم،.
سید جواد هاشمی یه نقش داشت به اسم اسماعیل
توی سکانس های آخر حاجی که جهانبخش سلطانی بود میخواست یه هلیکوپتر عراقي رو بزنه که دست و پاش تیر میخوره.
اونوقت اسماعیل می ایسته پشت حاجی که نخوره زمین و بتونه با یه دست هلیکوپتر رو بزنه
وقتی حاجی شروع به تیراندازی میکنه ،هلیکوپتر هم شلیک میکنه وسط آب.
بعد از تیراندازی حاجی ،هلیکوپتر تعادلش رو از دست میده و یکم جلوتر منفجر میشه.
و اسماعیل و حاجی لبخن
نیروهای خودمان مرتب ارتش عراق را بمباران می کردند. جنگ توپخانه ها بود و شلیک توپ ها گوش آدم را کر می کرد. یک بار هوا پر از هواپیماهای خودی شد . از دور یکی ار جوان های روستا از کوه بالا آمد. تا به ما رسید، پرسید: هواپیماهای خودمان را دیدید؟ آن هلی کوپترها را می بینید؟ این هلی کوپترها مالِ خلبانان خودمان شیرودی و کشوری هستند. خلبانان واردی هستند، خدا پشت و پناهشان باشد.»
وقتی کمی نشست، هلی کوپترها بنا کردند به بمباران عراقي ها که در روستای گور
بازاریابی کالا در عراق
بازاریابی کالا در عراق –قوانین بازاریابی کالا در عراق – چگونه در عراق بازاریابی کنیم؟ آیا میتوانیم به راحتی در عراق بازاریابی کنیم؟ بازرگانی معتبر در خصوص بازاریابی کالا در عراق را از کجا پیدا کنیم؟ کدام شهرهای عراق مناسب بازاریابی است ؟ قوانین کشور عراق و رابطه آن با ایران در امر کالا چگونه است؟
سوالاتی از این قبیل در ذهن متقاضیان بازاریابی کالا در عراق بوجود آمده است که در این مقاله به بحث بازاریابی کا
تا نیمه ی راه : خاطرات شفاهی خدیجه میرشکار اولین زن اسیر ایرانی
تا نیمه ی راه : ابوالقاسم علیزاده، نشر شمشاد
معرفی:
داستان همه عروس دامادها یه طرف، داستان حبیب و نامزدش یه طرف. عاشقانه های دامادی که آرام آرام مقابل عروسش جان می دهد و شکنجه هایی که عروس تنها به جان می خرد تا…
بریده کتاب(۱):
هنوز جمله تمام نشده بود که صدای شلیک گلوله به گوشم رسید. ناخودآگاه به اطراف خیره شدم…. کمی دقیق تر شدم باورم نمی شد. با وحشت واضطراب خاصی گفتم: حبیب! عراقي ها
اردوگاه عنبر» خاطراتی از سه آزاده جنگ تحمیلی به نامهای حسین فرهنگ اصلاحی، مهدی گلاب و غلامحسین کهن است:
آفتاب
غروب میکرد که به هوش آمدم. آن غروب چقدر برایم حزنانگیز بود! به
دوروبرم نگاهی انداختم. دو شهید پهلویم خفته بودند. آنها چقدر آرام بودند و
من چقدر ناآرام. دستم تا مچ خونی بود. گلویم بهسختی میسوخت و تشنگی
کلافهام کرده بود. قمقمهام خالی بود. با زحمت و مشقت، قمقمهٔ شهید
بغلدستم را باز کردم و آب داغ و گرم آن را سرکشیدم. اضا
کفراور» نزدیک بود. خانه یکی از فامیل هامان به اسم نوخاص پرورش آنجا بود. او از اقوام پدرم بود. خانه اش بزرگ بود . صاحب خانه بسیار مهمان نواز بود. وقتی خسته و نالان به آنجا رسیدیم، نوخاص و اهل و عیالش با شادی به استقبال آمدند. کمی که خستگی درکردیم، نوخاص گوسفندی سر برید. با صدای بلند گفت: جانم فدای مهمانان عزیزم. مگر من مرده باشم و به شما سخت بگذرد»
. نوخاص اتاقی به ما داد که خیلی هم بزرگ بود. خودشان هم هشت نفر بودند. مردم روستا یکی یکی م
صبح روز سوم مرداد ماه فرمانده لشگر سیدحمید سالکی از جنوب پیغام داد که گردان دیگری را به آبادان بفرست. ایشان همزمان فرماندهی لشگر انصارالحسین علیهالسلام مسئولیت لشگر مهندسی ۴۰ صاحب امان را هم داشتند. و لذا به دلیل شرایط پیچیده در جنوب مستقر بودند.
علیرغم این درخواست دل دل میکردم که گردان دیگری را از چارزبر به جنوب بفرستم یا نه، ولی چون دستور فرماندهی بود به گردان حضرت علیاکبر (۱۵۴) گفتم آماده شوند و این آماده شدن آنقدر به درازا ک
سلااام سلام
صدای ما را از مشهد میشنوید!
ما دیروز غروب رسیدیم. این اولین باریه که با ماشین سواری میام مشهد. با اینکه خیلی قطار رو دوست و باهاش کلی خاطره دارم، اما ماشین هم کیف خودشو داره و خیلی از این بابت خوشحالم ^_^
اینکه شهر به شهر میری و هر جا خواستی توقف میکنی و مردم شهرای مختلف و مسافرا رو میبینی خیلی خوبه.
دیروز 25 ذی القعده، دحوالارض و روز زیارتی امام رضا علیه السلام بود که الحمدلله توفیق زیارت نصیبمون شد.
امروز تو حرم نشسته بودم. یه خانم ع
سلام
من جوانی ۲۵ ساله هستم، از ۲۰ سالگی کار کردم، الان هم سرمایه ای دارم، درآمد ماهانه ای هم دارم، به خاطر بی پولی کلی فرصت از دست دادم، هم دختر مورد علاقه ام، هم جوونی خودم رو، هم فکر هایی که داشتم، یعنی اگه شرایط کشور خوب بود وضعیت من و البته شما هم بهتر بود، تا که الان بالاخره کمی به ثبات رسیدم.
با توجه به بی ارزش بودن پول ملی، شرایط سخت کاری در ایران مثل بی ثباتی، و رقابت های ناعادلانه، نظر شما در مورد تاسیس شغل در کشور های همسایه به خصوص
از وقتی با فضای مجازی آشنا شدم حدود 13-14 سال میگذره و نباید منکر این شد که چه چیزهای خوب و نابی به دست آوردم؛
یعنی در کنار ضعف ها و عیب هاش، خوبی هاش زیاده و از مهمترینش دسترسی آسونه!
در مجموع میتونم بگم وقتی میشه یه کار مفید انجام داد و بهره برد، چرا به بطالت گذروند و در آینده حسرت خورد!؟
جالبه که همین فضای مجازی در حال تغییرات عظیمی هست که باز خوبی ها و بدی هایی داره! بدی هایی که بدجوری به ذوقم میزنه و اذیتم میکنه! حس میکنم قدیم ها افرادی که جامع
مایکل روبین، در آخرین مقاله خود نوشت: ترکیه در حال تجزیه شدن است.
متن مقاله به شرح زیر است:
یک کشور چه زمانی تجزیه میشود؟
جنگ داخلی و اقدامات تلافیجویانه آخرین مرحله برای تجزیه یک کشور است.
اتیوپی قبل از تجزیه اریتره از این کشور، دهها سال با جنگ داخلی مواجه بود
سودان جنوبی قبل از اینکه استقلال خود را از سودان اعلام کند همین وضعیت وجود داشت
جدایی بنگلادش از پاکستان یک سال طول کشید اما کشته ها از کل جنگ سوریه بیشتر بود
در همه این الگ
شب اول محرم _ دیدهبانی در سال ۱۳۶۴
مدتی بود که گردانهای توپخانه و ادوات از هم تفکیک شده و شهید محمدظاهر عباسی فرمانده گردان ادوات و شهید ناصر عبداللهی فرمانده گردان توپخانه شدند.
شهیدان ناصر عبداللهی و محمدظاهر عباسی
نفرات چهارم و هفتم
دیدهبانهای ادوات خسته بودند، به ناچار عباسی از عبداللهی خواسته بود که دیدهبانهای توپخانه را جایگزین آنان کند. من، جواد سیفی و نقی کریمی از توپخانه برای استقرار در دیدگاه به ارتفاعات مش
بلافاصله گردانها را در ستاد جمع کردم. تا صبح آن روز ما فقط دو گردان داشتیم و آنها را برای رفتن به جنوب آماده میکردیم که نیامدن اتوبوسها سبب خیر شد.
گردان سوم به فرماندهی محمود رجبی متشکل از رزمندگان شهرستانهای رزن، فامنین و قهاوند را صبح امروز راهی جنوب کرده بودم. آنها ۱۲۰ نفر کادر بسیجی بودند که در این بحران خیلی میتوانستند دستم را بگیرند. مسیر حرکت آنها به جنوب از چارزبر به سمت اسلامآباد و از آنجا از طریق کمربندی به جانب شهرست
1) ۵ یا ۶ ساله بودم که برادر بزرگم راهی سربازی شد، آن روزها هر سربازی را در هر کجا میدیدم با ذوق فریاد میکشیدم "دوستِ عباس" آخر در خیالهای کودکانهام همهی سربازها همدیگر را میشناختند و با هم رفیق بودند، چندین سال بعد برادر دیگرم راهی سربازی شد،با وجود اینکه بزرگتر شده بودم ولی گویا ضمیر ناخودآگاهم نمیخواست واقعیت را بپذیرد. حالا ۱۴، ۱۵ سال از آن روزها میگذرد ولی انگار هنوز هم در ضمیر ناخودآگاهم ثبت است که همهی سرب
امروز صبح برنامه منهای نفت رادیو جوان، به سرمایه جوان کشور پرداخته بود، و اینکه چطور میشه از سرمایه انسانی بخصوص نسل جوان و متخصص در مدیریت کشور بهره برد. چند مثال جالب هم آورد که مثلاً میانگین سنی پرسنل شرکت های بزرگ دنیا مثل فیسبوک و گوگل و اپل و ادوبی و . بین 28 تا 32 ساله، و همونطور که میدونید سرمایه این شرکت ها معادل بودجه سالیانه چند کشور از جمله خود ماست! حالا در نظر بگیرید شرکت هایی با این حجم از گردش مالی چقدر به نیروی جوان خودشون اعتما
این کتاب گزینهٔ اشعار شفیعی کدکنی است که ظاهراً در کنار گزینهٔ دیگری که انتشارات دیگری آن را به چاپ رسانیده با هم یک مجموعهگزینه! حساب میشوند. شعرها از آغاز دوران شاعری شفیعی کدکنی با زبانی که معلوم است تحت تأثیر ترکیبی از سبک هندی و عراقي الهام گرفته شروع میشود، جاهایی رد پای الهام از زبان اخوان ثالث دیده میشود، به سنین میانسالی نویسنده که میرسد زبان آثار پختهتر و به خاطر همزمانی با فضای قبل از انقلاب یتر میشود. هر چقدر
سوگند نامه ای برای حفظ طبیعت و محیط زیست ایران
من یک ایرانی ام.
فرق طبیعت را با زباله میدانم میدانم که رودخانه ها وسیله ایاب وذهاب
زباله های من نیست میدانم که رودخانه شاهرگ حیات بخش کوهستان است
من هنگام ترک طبیعت به پشت سر خود نگاه میکنم که مبادا آتشی روشن و
زباله ای بر جای مانده باشد.من به دوستان و هموطنانم که نسبت به پاک نگه داشتن
طبیعت بی تفاوت هستن با لبخند تذکر میدهم
من یک ایرانی ام.
دوستدار طبیعتم وقتی آن را ترک میکنم نه چیزی به آن اضا
مداوم ملت یمن بمباران میشدوسازمان ملل هیچکاری نمینمود.ایالات متحده مخالف کمک های مالی وحتی دارویی به ملت یمن بود.جنگ عقیده هاراه افتاده بود.وهابیت به جان ملت شیعه یمن افتاده بود.
همه چیزدست به دست یکدیگرداده بودکه حق مالکیت ملت مبارزیمن واستقلال طلب برسرزمین یمن وآب وخاک یمن مصادره به سمت وهابیت گردد.
ایالات متحده مخالف کمک کشورشیعه ایران به ملت شیعه یمن بود.درحالی که شیعیان به سنی های فلسطین نشین اهمیت میدادند.پاره ای دیگرازاسلام که یمن
زیرپوسته سکوت خرمشهر
شاید این روزها مطالبگران در سکوتی ناهنجار فرو رفته اند .مطالبگری که دراین شهر به وسیله دلسوخته گان به مردم آموزش داده شد .
خرمشهر در سکوت و جنجال مالکانی دارد که خود را نقطه شمار انفاس مردم حقجو می خوانند .شاید دیدن شهر سرسبز چهل ساله پیش و تغییر نیافتن بافت شهر برای بعضی اعجاب آور است .اما برای من جای تعجبی وجود نداشت .شهر سرسبز با درختان توت و آلبالو وگیلاس و قد علم کردن چنارها مرا باز به دوران آوارگی و دربدری انداخته با
نام کتاب:جنگ خیابانی
نویسنده: سید نظام مولا هویزه
ناشر: حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی
موضوع: قیام مردم عراق پس از جنگ نفت در تاریخ 13 اسفند 1369 "
درباره کتاب:
جنگ خیابانی، تلاش محدودی است که در حد توان به شرح و بیان جوانب گوناگون
یک حادثه پیچیده و ریشه دار پرداخته است.مجموعه مصاحبه هایی که با عده ای بسیاری از
پناهندگان عراقي، درباره قیام مردم عراق پس از جنگ نفت شده، کتاب جنگ خیابانی را تشکیل
داده است.سید نظام مولا هویزه در کتابش به قیام
چند وقت پیش پادکست رادیو مرز گوش می دادم، موضوعش درباره
غیرتهرانی ها بود. رادیو مرز هربار موضوعی انتخاب می کند که محل اختلاف بین آدم
هاست و ممکن است باعث فاصله بین آنها شود.
ذهن ما برای ساده سازی همه چیز دسته بندی هایی بسیار سطحی از مسائل انجام می
دهد و باعث می شود که به تدریج ما مساله
ساده شده را به عنوان واقعیت بپذیریم در حالی که واقعیت ندارد یا در خوش بینانه
ترین حالت تنها قسمتی از واقعیت است. مثلا اینکه مردها یا زن ها جور خاصی فکر یا
رفتا
عصر جمعه بر میگردم _ دیدهبانی در سال ۱۳۶۴
او آخرین روزهای سربازی را میگذراند و من آش خور» بودم. روی دیدگاه شاخ شمیران مثل عقاب میایستاد و هیچ جنبدهای از زیر ذرهبین نگاهش پنهان نمیماند. سرتاسر خط از چپ تا راست و تا عمق را مثل کف دستش میشناخت.
چشمبسته روی ارتفاعات را فرز و سریع میرفت و میآمد. گرما طاقتش را نمیبرید و آتش دشمن زمینگیرش نمیکرد. دیدهبانی تنها و تنها کار او نبود، تا فرصت پیدا میکرد از کوه سرازیر میشد
زندگی نامه استاد محمد قاضی
نام: محمد- قاضی
متولد: مهاباد
پیشه: مترجم
تاریخ تولد و تاریخ فوت: ١٢٩٢- ١٣٧۶
محمد قاضی در ۱۲ مرداد سال ۱۲۹۲ یا ۱۲۹۳ش. در شهر مهاباد زاده شد. پدرش امام جمعه شهر بود و پیش از محمد، دو پسرش که آنها را نیز محمد نامیده بود، در کودکی درگذشته بودند. محمد قاضی از خاندان بزرگ قاضیان مهاباد بود که هر کدام به نامخانوادگی خود از روی نام پدر یا پدربزرگشان، واژهای میافزودند.
محمد قاضی نیز نخست نامخانوادگی امامی
پایه چراغ خیابانی روشنایی چیست ؟
مونو پل
پایه چراغ خیابانی روشنایی در کنار برج نوری یا برج روشنایی ، تقریباً یکی از مشهودترین و اصلی ترین ابزارها و سازه های روشنایی شهری است که از دیرباز مورد توجه و در دستور کار مدیران شهری بوده است . این محصول ویژه و خاص جهت نورپردازی محیطی در محل های حساسی چون خیابان ها ، اتوبان ها ، بزرگراه ها ، فضاهای باز شهری ، کارخانجات ، فضاهای صنعتی ، پارکینگ های ماشین و کاربر داشته ، امنیت این اماکن را در تاریکی شب ت
واردات بی رویه و عدم صادرات، موانع اصلی رونق
تولید هستند. تحلیل گران اقتصادی برای
اینکه اصل موضوع دیده نشود، آن را به عوامل دیگر نسبت می دهند. ایران دارای همه
امکانات برای تولید هست، دربرخی موارد بهترین شرایط را دارد. رونق هم انجام شده.
ولی در همان نظفه خفه شده است. زیرا سوداگران بین المللی، برای دریافت پورسانت های
دلاری، و به جیب زدن میلیاردها پول بی زبان، فوری دست به کار یک اشوب، یا کمبود شده،
با احتکار یا گرانفروشی، دولت را وادار به وارد
أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا46 حج
آیا در روی زمین به سیر و تماشا نرفتند تا دلهاشان بینش و هوش یابد و گوششان به حقیقت شنوا گردد؟
قرآن تو آیات زیادی سفارش کرده که سفر کنید
باید علت این سفارش رو بدونیم , میتونه گاهی برای عبرت گاهی برای دانش افزایی و انبساط روحیه باشه
وقتی برای سفر وارد شهر یا سرزمین دیگری میشیم میتونیم کم کم با دیدن آثار باستانی , فرهنگ مردم او
سلام.
به هیچ وجه، مقدمه چینی ام نمی آید و ترجیح می دهم یک دفعه بزنم به دل مطلب!
چیزهایی که غالب مردم در مورد جذب می دانند شامل یک سری کلیات ناقص و چند تکنیک است؛ اما اینها همه ماجرا نیست. برای این که بتوانیم خواسته هایمان را جذب کنیم و کائنات را با خودمان همراه سازیم، لازم است که در شروع ما با کائنات همراه شویم و این، همان قدر که ساده نیست، ضروری و مهم است.
یکی از اساسی ترین کارهایی که در این زمینه باید انجام داد، تلاش برای پاکی ظاهری و باطنی اس
زنان در تاریخ بیهقی
چرا تاریخ بیهقی، تاریخ مذکر قلمداد می شود؟
بهتازگی دوره های شیرین بیهقیخوانی» در مرکز فرهنگی هنری رویش مهر» برپاشده است. در نخستین جلسه آن، منیر سلطانپور، پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی درباره جایگاه زن در تاریخ بیهقی سخن گفته است که خلاصه گفته های این پژوهشگر را می خوانید. در دوره تسلط ترکان غزنوی، وضعیت دوگانهای درباره زنان مشاهده میشود؛ از یک سو، غزنویان در سرزمینهای خود و براساس آداب و رسومشان، به زن
زندگی نامه
شهید محمد علی ابراهیمی
جانشین گروهان
فرزند: قاسم
متولد: 1341سهرفیروزان
عضویت: پاسدار
محل شهادت: سردشت (عملیات نصر5)
تاریخ شهادت: 1/4/1366
محل خاکسپاری: فلاورجان- سهرفیروزان
از همان اوان نوجوانی، علاقه به شرکت در نماز جماعت، دعا و
مراسم مذهبی داشت و با بهرهمندی از صدای خوب، سر صف صبحگاه مدرسه قرآن قرائت میکرد.
محمد علی سعی میکرد کسی را از خود نرنجاند. اخلاق نیکویش سبب میگردید تا هرکس هم
صحبتاش شود، احساس خوبی پیدا کند. با
زرتشت (٦٣٠-٥٥٣ ق م) فیلسوف و پیامبر ایرانی دین مزدیسنی
کوروش دوم بزرگ (٦٠٠-٥٣٠ ق م) بنیانگذار امپراتوری هخامنشی و فرمانروای پارس، ٥٥٩-٥٣٠ ق م؛ فاتح لیدیا و بابل
کمبوجیه دوم (٥٥٩-٥٢٢ ق م) شاهنشاه هخامنشی، ٥٣٠-٥٢٢ ق م و فاتح مصر
داریوش یکم بزرگ (٥٥٠-٤٨٦ ق م) شاهنشاه هخامنشی، ٥٢٢-٤٨٦ ق م
خشایارشای یکم بزرگ (٥١٩-٤٦٥ ق م) شاهنشاه هخامنشی، ٤٨٦-٤٦٥ ق م
داریوش سوم کودومانوس (٣٨١-٣٣٠ ق م) آخرین شاهنشاه هخامنشی، ٣٣٦-٣٣٠ ق م
اردشیر یکم بابکان (١٨٠-٢٤٢ م) ف
درباره این سایت